پس از آن که همهی عواملی را که بر رفتارهای شما مؤثرند مورد تجزیه و تحلیل قرار دادید، به این فکر کنید که برای تغییر رفتارهای منفی خود چه اقداماتی باید انجام دهید.
روشهای تغییر رفتار شامل ایجاد برنامه، تجسم، مدلسازی، کنترل موقعیت، تشویق مثبت، تغییر نجوای درون و حل مسأله است. البته این گزینهها به این موارد منحصر نمیشوند اما موارد مذکور از مهمترین روشها به حساب میآیند.
صرف نظر از این که چقدر انگیزه دارید، تغییر سریع برخی از رفتارها غیرممکن است. به منظور تحقق هدفتان، شاید لازم باشد مراحل منفرد دیگری را نیز پشت سر بگذارید؛ مراحلی که هر کدام طراحی شدهاند تا بخش کوچکی از یک رفتار بزرگ را حل و فصل کنند. به این مرحله ایجادبرنامه گفته میشود.
برای مثال فرض کنید مدتی است ورزش نمیکنید. حال میخواهید به فرم ایدهآلخود بازگردید و باید روزی 3 کیلومتر بدوید. اما میدانید که با شرایطی که الان دارید، حتی 500 متر هم نمیتوانید بدوید. بنابراین مراحل تدریجی را در پیش میگیرید. هفتۀ اول فقط یک ساعت پیادهروی میکنید. هفتۀ دوم کمی بر سرعت خود میافزایید. در هفتۀ سوم، مقداری میدوید و مقداری هم پیادهروی میکنید و به تدریج در پایان هفتۀ چهارم خود را به هدف اصلیتان میرسانید.
در این مرحله به موارد زیر توجه کنید:
تمرینات فکری و روحی هم میتواند رفتارهای نامناسب را به سمت رفتارهای سالم هدایت کند. ورزشکاران معمولاً برای رسیدن به اهداف خود از روشهایی موسوم به «تمرین ذهنی» استفاده میکنند. برای مثال، فرض کنید که قرار است از یکی از دوستان خود دعوت کنید که برای صرف نهار با شما بیرون بیاید. ابتدا در اتاق قدم بزنید و بهطور ذهنی عبارتهای مورد نظرخود را بیان کنید. تمرینهای دقیق ذهنی و بیان آنچه میخواهید بیان کنید و آنچه طرف مقابل پاسخ میدهد، به شما کمک میکند مشکلات پیش رو را پیشبینی کنید و یک قدم به موفقیت نزدیکتر شوید.
مدلسازی یا تقلید از عملکرد دیگران یکی از مؤثرترین استراتژیهای تغییر رفتار است. فرض کنید که صحبت کردن با غریبهها برایشما بسیار دشوار است. یکی از راحتترین راهها برای بهبود مهارتهای ارتباطی شما، مشاهدهی رفتار دوستانتان و تقلید از آنهاست. آیا آنها بیشتر حرف میزنند یا بیشتر شنوندهاند؟ دیگران چه واکنشی به آنها نشان میدهند؟ اگر بهدقت رفتار دیگران را زیر نظر بگیرید میتوانید از روی آنها مدلسازی کنید و همان مدلها را به کار ببندید.
برخی اوقات گروههای خاصی تأثیر مثبتی بر رفتارهای شما خواهند داشت. برخی موقعیتها نتایج خوبی در پی دارند. برای مثال، بسیاری از افراد در کتابخانه، نمازخانه و موزه خیلی آرام با هم صحبت میکنند. یا معمولاً افراد در مراسم خاکسپاری نمیخندند. اصطلاح «انگیزۀ موقعیتی» به رفتاری اشاره دارد که در یک موقعیت خاص میتوان آن را به نحو مؤثری کنترل کرد. برای مثال، شما اگر در ادارهای مشغول به کار شوید که سیگار کشیدن در آن ممنوع است، به راحتی میتوانید عادت سیگار کشیدن را ترک کنید.
یکی دیگر از راههایی که میتواند تغییرات رفتاری را بهبود بخشد، این است که به خود جایزه بدهید. به این شیوه تشویق مثبت گفته میشود. هرکس به روش متفاوتی انگیزه پیدا میکند.
عوامل ایجاد انگیزه مثبت را میتوان در 5 دسته طبقهبندی کرد:
5- اجتماعی: قدردانی، تأیید، ابراز عشق، نگاه توأم با احترام و مواردی از این دست.
تحقیقات نشان میدهد که میتوان با استفاده از مشوقهای مادی مثل پول یا جایزهای شایسته، افراد را به تغییر رفتارهایی مانند سیگار نکشیدن در زمان بارداری یا ترک کوکائین واداشت. مشکل آنجاست که نمیتوان تشخیص داد که چه محرکی مؤثرتر واقع میشود. انگیزۀ شما ممکن است ناشی از دیگران (محرک خارجی) باشد اما به محض این که تغییر را در خود ببینید، شروع به تشویق و انگیزه دادن به خود خواهید کرد. مراقب این هم باشید که تشویق بیش از حد میتواند نتیجهی معکوس دهد. اگر هر بار به پیادهروی میروید، خود را به یک وعده سینما رفتن میهمان کنید، ممکن است این مشوق تأثیرات خود را به مرور از دست بدهد. بهتر است این جایزه را مثلاً بعد از یک هفته دویدن برای خود در نظر بگیرید.
نجوای درون نحوۀ فکر کردن شما و صحبتی است که با خود میکنید. نجوای درون هم میتواند نقش مهمی را در تنظیم رفتارهای شما ایفا کند. نجوای درون میتواند بازتاب خودکارآمدی شما باشد.
رفتارها، افکار و احساسات ما اغلب در بستر و زمینهای شکل میگیرد که به آن «موقعیت» میگوییم. موقعیتها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: رخدادهایی که اکنون رخ میدهند و رخدادهایی که بعدها در آینده به وقوع خواهند پیوست. «شرایط موجود» رخدادهایی هستند که رفتارها را شکل میدهند و شخص را تحریک میکنند که به شیوهای خاص عمل نماید. «شرایط موجود» میتواند رخدادهای فیزیکی، فکری، عاطفی و یا کارهای سایر افراد باشد. «نتایج» در واقع نتایج رفتار شخص هستند و ممکن است شخص آنها را بارها تکرار کند. نتایج را نیز میتوان به رخدادهای فیزیکی، فکری، عاطفی، و عملکرد سایر افراد تقسیمبندی کرد.
فرض کنید آدمی خجالتی هستید و باید جلوی جمع صحبت کنید. «شرایط موجود» شامل این است که در کلاس قدم بزنید، احساس اضطراب کنید، با خود بگویید که «آیا از پس این کار برمیآیم یا نه» و احساس کنید یک کلمه از متن سخنرانیخود را هم به یاد ندارید. اگر نتایج منفی باشند یعنی همکلاسیهای شما به شما بخندند و شما نمرۀ پایینی بگیرید ترس شما از ایراد سخنرانی تشدید میشود و شما همچنان این ترس را همیشه با خود به همراه خواهید داشت. اما اگر واکنشهای مثبتی از استاد و همکلاسیهایخود دریافت کنید، همیشه یکی از پروپاقرصترین کسانی میشوید که دوست دارد جلوی جمع سخنرانی کند.
موفقیت در ایجاد تغییرات رفتاری مستلزم تعیین این مسأله است که در چه چیزی مشکل دارید. همة ما اغلب با گفتن چنین عبارتهایی خود را سرزنش میکنیم: «من از نظر دوستانم، آدم مزخرفی هستم» یا «من باید فرد بهتری شوم». شناسایی این که مایل به تغییر چه رفتارهایی هستید، این امکان را برای شما فراهم میکند که اهداف مشخصتری را برای خود تعیین کنید. چرا از نظر دوستانتان فرد مزخرفی هستید؟ آیا پشت سر دوستانخود غیبت میکنید؟ آیا بیشتر در رابطۀ خود گیرنده بودهاید تا دهنده؟ یا بیشتر اوقات دوست خوبی بودهاید؟
حال میتوانید از طریق مراحل زیر، این رفتارخود را تحلیل کنید:
وقتی که این عملکردها را ارزیابی کردید و مشخص کردید که چه عواملی باعث ایجاد انگیزه در شما میشود، به این فکر کنید که چطور میتوانید این رفتار خود را تغییر دهید.
تغییر رفتار آسان نیست. با این حال برخی اوقات، ما با تعیین اهداف غیرواقعبینانه و دور از دسترس آن را دشوارتر میکنیم. برای شروع تغییرات مثبت، این سؤالات را از خود بپرسید:
اکنون نوبت تصمیمگیری در مورد کاری است که قرار است موجب ارتقای سلامت شما شود. سعی کنید آنچه را که ممکن است در طی این فرآیند با آن روبهرو شوید، پیشبینی کنید. برای مثال، فرض کنید که اگر به میهمانی بروید، ممکن است به شما سیگار تعارف کنند. چه رفتاری از نظر دوستان شما مناسب است؟ شما چطور میتوانید از این موقعیت اجتناب کنید؟ کسب آمادگی قبلی برای مواجهه با این موقعیتها، به شما کمک خواهد کرد که همچنان به اجرای برنامۀ تغییرات خود ادامه دهید.